درمان در ایران
مهر 20, 1399جلسات ایمپلنت
مهر 20, 1399جهانگردی در ایران
سرزمین ایران با بهره گیری از پیشینه های تاریخی و فرهنگی و ویژگی های طبیعی و زندگی خود ، ظرفیت های گردشگری زیادی دارد. آثار تاریخی باقیمانده از دوره های مختلف استقرار انسان در فلات ایران ، همراه با مناظر ساحلی ، کوهستانی ، کویری و بیابانی و همچنین بناهای تاریخی و فرهنگی ، انگیزه های مختلفی را برای سفر به ایران فراهم می کند. علاوه بر این ، امروز ایران به عنوان یک قطب فعال سیاسی در جهان اسلام ، مورد توجه بسیاری از مردم جهان قرار گرفته است. بنابراین ، انگیزه های اصلی سفر به ایران را می توان در انگیزه های سیاسی ، اجتماعی ، زیارتی ، فرهنگی ، تاریخی ، طبیعی و تفریحی خلاصه کرد.
مسلماً داشتن چنین زمینه مساعدی برای سفر به ایران نیاز به امکانات اقامتی و غذایی متناسب با امکانات سفر مورد نظر دارد. خوشبختانه در این راستا ، ایران تا آنجا که ممکن است ، امکانات لازم را با شرایط مطلوب برای آن دسته از گردشگرانی که با انگیزه های مختلف به ایران سفر می کنند ، فراهم می کند.
تاریخچه جهانگردی در ایران
سرزمین ایران با میراث تاریخی ، هنری و فرهنگی خود قطعاً بهترین مقصد برای گردشگران در عهد عتیق است. اگرچه تعداد دقیق گردشگرانی که قبل از اسلام به ایران سفر کرده اند مشخص نیست اما آنچه مسلم است این است که گردشگرانی که پس از اسلام به ایران سفر کرده و شهادت های خود را در نامه های سفر خود نوشته اند. مشهورترین گردشگران خارجی که از ایران بازدید کرده و مشاغلی به نام Namah Tourism را ترک کرده اند عبارتند از:
ابن حوقل ، یک مسافر عرب ، در اواسط قرن چهارم هجری به ایران آمد و شهادت خود را در مورد ایران در کتابی با عنوان “سوره الارد” نوشت.
المقدسی ، نویسنده “بهترین بخش قدیمی ترین دانش” ، در بیشتر کشورهای اسلامی از جمله ایران سفر و سفر کرده است و در کتاب خود درباره شهرهای ایران صحبت کرده است.
یاگوت حموی ، نویسنده کتاب “فرهنگ ملل” در جغرافیا (آغاز قرن هفتم هجری) که به ایران سفر کرده و سرزمین ایران را توصیف کرده است.
ابن بطوطه از طنجه در مراکش است و به ایران سفر کرد و در سفر خود مناطق مختلف ایران از جمله شهرهای آن را ذکر و توصیف کرد.
ابودلف ، مسافر ، شاعر و جغرافیدان مشهور عرب ، که از سال 331 تا 341 هجری قمری به شهرهای مختلف ایران سفر کرده ، در نوشته های خود به تفصیل از بناهای تاریخی اصفهان یاد کرده است.
در میان جهانگردان اروپایی و غیر اسلامی که به ایران سفر کرده اند مشهورترین آنها به شرح زیر است:
شش گردشگر نیز در دوره صفویه به ایران آمدند و درباره وضعیت اجتماعی زنان و مردان ایرانی در سفرهای خود صحبت کردند.
– پیترو دلاوال ، جهانگردان و مهندس مشهور ایتالیایی که در زمان صفویه به ایران آمد ، از اصفهان دیدار کرد و در سفر خود درباره تمام آثار و بناهای موجود در اصفهان و ارزش معماری هر یک نوشت.
ژان شاردن فارس ژان شاردن ، جهانگردان مشهور فرانسوی که در زمان صفویه به ایران آمد و مدتی در اصفهان ماند ، در سفر خود ادعا کرد که اصفهان را بهتر از لندن می شناسد.
انگلبرت کمفر ، جهانگرد آلمانی ، در سال 1684 به ایران آمد. سفر وی حاوی اطلاعات جغرافیایی ارزشمندی درباره ایران است.
تاورنیر ، یک مسافر حرفه ای فرانسوی ، بین سالهای 1041 تا 1078 هجری قمری شش بار به ایران سفر کرد و در سفر خود از ملیله باستانی اصفهان انتقاد کرد.
آنتونی شرلی در زمان شاه عباس به همراه برادرش رابرت شرلی از انگلیس به ایران آمد. وی در سفر خود درباره مساجد عالی و اعتقادات مذهبی ایران صحبت کرد.
خانم دیولافوا ، که به همراه همسرش ، هنرمند مارسل ، که در اواخر قرن سیزدهم هجری معمار و نقاش معروف بود ، به ایران سفر کردند. وی در كتاب سفرهای خود به شرح اصفهان و بناهای تاریخی آن پرداخت و سایر شهرهای ایران را توصیف كرد.
هانری رهی دالمانی ، جهانگرد فرانسوی که در سال 1324 هجری قمری به ایران آمد ، داستانی سفر را با عنوان از خراسان به بختیاری به یادگار گذاشت.
برلوتی ، مسافر و نویسنده مشهور فرانسوی ، در سال 1321 هجری قمری به ایران سفر کرد. تألیف کتاب های سفر با عنوان “به سمت اصفهان”
– یوجین فلاندن ، مسافر و نقاش فرانسوی که در دوره قاجار به ایران آمده و سفر وی با آلبوم عکس آثار باستانی ایران همراه است.
لارنس لاکهارت در ایران تحصیل کرد و کتابی با عنوان “انقراض سلسله صفوی و روزهای سلطه افغانستان” در مورد ایران نوشت.
– جورج کلارک ، برنامه ریز مشهور شهری که به ایران سفر کرده و درباره اصفهان می گوید ، به نظر وی ، اصفهان را باید بعد از پکن بزرگترین و مشهورترین شهر باستانی جهان دانست.
تأسیس سازمانهای گردشگری در ایران
بیش از نیم قرن ، صنعت گردشگری به منظور معرفی جلال ایران و تمدن باستانی این سرزمین کهن به طور رسمی شکل گرفت و برای اولین بار در سال 1314 دفتری در وزارت کشور با عنوان “اداره گردشگری” تأسیس شد. فعالیت این دفتر با هدف راهنمایی گردشگران و معرفی ایران از نظر جغرافیایی ، سیاسی و اجتماعی و همچنین تهیه و توزیع آنها محدود به انتشار نشریات در قالب كتابچه های كوچك بود. پس از شهریور 1320 ، دفتر فوق الذکر جای خود را به شورای عالی جهانگردی داد. این شورا هفته ای یک بار در وزارت کشور تشکیل جلسه می دهد و توسط بخش سیاسی این وزارتخانه اداره می شود.
در سال 1333 میلادی ، دولت اهمیت جذب گردشگر خارجی را به دلیل جنبه های اقتصادی و تقویت بنیان تفاهم بین مردم در کشورهای مختلف مورد توجه قرار داد و گروه گردشگری در وزارت کشور مجدداً تأسیس شد. این دفتر در دوره جدید فعالیت خود موفق بوده است
مت اساس بسیاری از زمینه های توسعه گردشگری در این کشور شد ، از جمله پیشنهادی برای پیش نویس قوانینی در مورد ورود و خروج اتباع خارجی.
در سال 1340 ، شورای عالی جهانگردی متشکل از 12 نماینده وزارتخانه ها و م institutionsسسات دولتی و سه نفر با دانش و بینش در زمینه گردشگری بود و مأموریت آنها تعریف سیاست ها و برنامه های اجرایی اداره گردشگری وزارت کشور بود و عمدتاً در زمینه گردشگری ، دولت تحت نظارت سطح بالایی قرار داشت.
ایجاد این سازمان منجر به یک سری فعالیت های تثبیت کننده شد و اگرچه تحولات غیر منظم و بی برنامه ای بود ، اما علاقه خارجی ها برای سفر به ایران را افزایش داد و زمانی فرا رسید که کمبود امکانات مناسب پذیرایی و تجهیزات پاسخگویی وجود داشت. بنا به درخواست گردشگری ، ما نیاز به انجام اقدامات اساسی در این زمینه احساس می کنیم ، بنابراین اقدامات جدی تر و موثرتری را در این زمینه آغاز می کنیمدر زمینه گردشگری ، اولین قدم ایجاد یک سازمان مناسب برای هماهنگی و کنترل کلیه فعالیت های گردشگری در کشور بود. در 7 آوریل 1963 ، سازمانی به نام “سازمان جاذبه گردشگری” ایجاد شد. سازمان جاذبه های گردشگری با تهیه ، سازماندهی و اجرای طرح ها و برنامه های کلان ، اقدامات بسیار م effectiveثر و اساسی را برای توسعه صنعت گردشگری کشور آماده کرده است.
در سال 1974 ، سازمان جاذبه های گردشگری با وزارت اطلاعات وقت ادغام شدند که تحت عنوان وزارت اطلاعات و جهانگردی شروع به کار کرد. اداره گردشگری ایران توسط چهار شرکت سهامی مشترک اداره می شود که عبارتند از: شرکت تاسیسات گردشگری ایران ، شرکت گشت ایرانی ، شرکت مرکز ایران در خانه ها و شرکت ساماندهی مراکز گردشگری برای ورزشهای زمستانی تحت نظارت وزارت اطلاعات و جهانگردی.
در سال 1979 ، به منظور جلوگیری از تداخل وظایف و هماهنگی کلیه فعالیتها و موضوعات مربوط به گردشگری به منظور اجرای سیاست ریاضت اقتصادی ، مطابق تصویب شورای انقلاب در 21/8/1358 ، این چهار شرکت ادغام و به عنوان سازمان مراکز گردشگری ایران نامگذاری شدند. از گذشته. این سازمان فعالیت واحدهای اقامتی را به صورت هتل ، متل ، مهمانپذیر ، اردوگاه ، کلبه ، چادر ، رستوران ، کافه ، پیست اسکی ، امکانات ساحلی ، حمام آب معدنی ، امکانات و مراکز ورزش های زمستانی و هر مکان مناسب دیگری که مسئولیت گردشگری ایران را بر عهده دارد ، مدیریت می کند. در حال حاضر معاون گردشگری و حج در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان گردشگری و مراکز تفریحی بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی با همکاری سایر ارگانهای ذیربط در سراسر کشور کلیه فعالیتهای صنعت گردشگری در کشور را بر عهده دارد. جهانگردی و دستیابی به اهداف مورد نظر. سازمان عامل گردشگری و حج شامل پنج واحد زیر است:
اداره کل نظارت بر خدمات گردشگری
مرکز مطالعات و تحقیقات گردشگری ایران
دفتر برنامه ریزی و امور فنی
مرکز آموزش عالی جهانگردی و جهانگردی ایران
مرکز امور فرهنگی ایران در خارج از کشور
با پایان جنگ تحمیلی و آرامش نسبی منطقه ، دولت جمهوری اسلامی ایران با فراهم آوردن شرایط مناسب ، تلاش های بی وقفه ای را برای راه اندازی و توسعه گردشگری منظم کشور انجام داد.
بازارهای گردشگری ایران
بازارهای گردشگری به گروهی از کشورها گفته می شود که مقصد گردشگری آنها ایران است. تا دهه گذشته ، کشورهای جنوب خلیج فارس ، پاکستان ، افغانستان و همچنین اروپای غربی ، ایالات متحده ، کانادا ، آسیای جنوب شرقی و هند مهمترین مقصد گردشگری برای ایران بودند که به طور متوسط بیش از کل گردشگران خارجی بودند. در سال 1355 ، جمعیت آن حدود 657 هزار نفر بود که نیمی از آنها از طریق هوایی (فرودگاههای مهرآباد ، شیراز و آبادان) و کمتر از نیمی دیگر از طریق مرزهای زمینی (خراسان ، خسروی ، بازرگان ، میرجاوه و جلفا) شهروندان این کشورها بودند ، بقیه از طریق بنادر جنوبی کشور وارد ایران شدند ، آنها آبادان ، خرمشهر و بندرعباس هستند ، اما از آن زمان این سیل جنبش های گردشگری تغییر کرده است ، به طوری که ترکیه ، اتحاد جماهیر شوروی سابق ، پاکستان و هند به ترتیب بیشترین تعداد گردشگر را به ایران بدست آوردند ، آلمان ، ایتالیا و ژاپن پس از آنها آلمان ، ایتالیا و ژاپن و کشورهای دیگر مانند امارات متحده عربی قرار گرفتند. انگلیس و فرانسه.
جاذبه های گردشگری در ایران
ایران به دلیل ادوار تاریخی و تلاشهای اجتماعی و فرهنگی مداوم ، جاذبه های بسیاری دارد که می تواند طیف وسیعی از انتظارات و نظرات گردشگران را برآورده کند. هر جهانگردی که انگیزه سفر به ایران را داشته باشد می تواند با توجه به سلیقه ، سلیقه و برنامه خود جاذبه های مطلوبی را در ایران پیدا کند. نباید فراموش کنیم که بهترین راه برای شناخت سرزمین و مردم در هر کشوری شناخت مردم کوچه و بازار و حضور مستقیم آنها با آنهاست.
خانواده های ایرانی عمدتاً مهمان نواز و مهربان هستند. با یک مقدمه کوتاه می توانید وارد خانواده ایرانی شوید و از نحوه زندگی آنها ، معیشت آنها ، طرز تفکر و بینش اجتماعی آنها و بسیاری از خصوصیات دیگری که در نوشته ها وارد نشده است ، مطلع شوید.
با توجه به انگیزه های مختلفی که سفر به ایران می تواند داشته باشد ، می توان جاذبه های گردشگری در ایران را به سه قسمت اصلی ، جاذبه های طبیعی ، جاذبه های فرهنگی و بناهای مذهبی تقسیم کرد که در زیر به طور خلاصه توضیح داده شده است.
جاذبه ها و مناظر طبیعی
بناهای فرهنگی ، هنری و تاریخی
بقاع متبرکه و مراکز حج
جاذبه ها و مناظر طبیعی
موقعیت خاص جغرافیایی ایران و موقعیت آن
از جاذبه های طبیعی مانند کوه های بلند و زیبا مانند سوبلان ، دشتهای حاصلخیز و خیره کننده ، و دشتهایی مانند دشت ناز ، دشت مغان ، دشت ارژن ، جنگل های سرسبز ، مناظر مانند پارک ملی گلستان ، پارک نور و سیسنگان ، جنگل ها ، غارهای بزرگ و غریب مانند غار علیصدر و رودخانه های آب مانند رود کارون ، رود کارون ، ز Cededro ، Jogrod ، باتلاق ها و سالن های شگفت انگیزی مانند تالاب انزلی ، تالاب میانکاله که از منابع مهم زیست محیطی کشور برای حیات وحش ، بیابان های خشک و صحراهای عظیم با مناظر بی نظیر هستند ، دریاچه های فردی و زیبایی مانند دریاچه تار ، دریاچه کهر ، دریاچه ارومیه با جزایر زیبا و پناهگاه پرندگان مهاجر با اهمیت جهانی و آب معدنی است. متنوع با خواص درمانی مختلف مانند آب معدنی سارین اردبیل ، آب معدنی محلی ، وجود آب و آب و هوای مختلف (خشک ، مرطوب ، سرد ، گرم ، معتدل ، مدیترانه ای) در مناطق مختلف که باعث شده در سرزمین ایران در هر روز از سال چهار فصل وجود داشته باشد ، بهار تابستان ، پاییز و زمستان به طور همزمان. به طور خلاصه ، مناظر زیبا و جالب و ویژگی های طبیعی این سرزمین آنقدر فراوان است که قلم قادر به بیان همه این صحنه ها نیست و اینها تنها چند نمونه از جاذبه هاست که به دلیل ضرورت موضوع ، فقط به یک نام مختصر اشاره می شود.
جاذبه های فرهنگی ، هنری و تاریخی
تاریخ باستان ایران و موقعیت آن در جاده ابریشم و جاده بین شرق و غرب ، ایران را به یکی از مهمترین قطب های تمدن بشری در جهان تبدیل کرده است. فرهنگ اصیل باستانی و ادغام آن با فرهنگ اسلامی ، اهمیت آن را به ویژه در سالهای اخیر افزایش داده است و همین امر موجب افزایش کنجکاوی جامعه شناسان ، جامعه شناسان ، محققان و گردشگران برای بازدید و مطالعه این سرزمین شده است. بسیاری از آثار و نشانه های توسعه فرهنگ و تمدن ایران می تواند به عنوان جاذبه های گردشگری مورد استفاده قرار گیرد. خلاصه ای از این آثار ارزشمند: بقایای باقی مانده در همدان ، تپه ابریشم کاشان ، مارلیک رودبار ، چوگاسنبل پاسارگاد ، سوسه ، کاخ ها ، کاخ ها و تالارهای عظیم و باشکوه قدیمی مانند تخت جمشید و آپادانا ، کاخ های قدیمی ، مساجد زیبا مانند مسجد جامع یزد ، مسجد شیخ چیلدا ، مدارس کوهراشاد ، بناهای تاریخی ، برج ها ، بادگیرها ، مناره هایی مانند مناره های اصفهان ، قلعه ها ، حمام ها ، مانند حمام کنجعلی خان در کرمان ، باغ های معروف ، مخازن آب ، کاروان ها ، فرهنگ قبیله ای ، صنایع دستی ، مانند قالی بافی ، منبت کاری ، طلا بافی ، منبت کاری ، حکاکی و مانند آن ، که شهرت جهانی دارد و نام ایران را خصوصی و شهرهای اصفهان و شیراز را خصوصی و عمومی کرده است. شهرهای باستانی ایران ، با بافت سنتی ، بناهای تاریخی ، بناهای تاریخی ، فرهنگ بومی و آداب و رسوم باستانی ، همراه با موارد ذکر شده ، ستون های جاذبه های هنری ، تاریخی و فرهنگی این مرزها و محیطی است که به مطالعه ، تعریف ، محافظت و پیشرفت می پردازد و به رونق و گسترش صنعت گردشگری در کشور به جهان افزوده و فرهنگ آن را ارتقا می بخشد.
بقاع متبرکه و مراکز حج
با رواج اسلام در ایران ، بقاع امامان به تدریج به مراکز زیارتی مردم تبدیل شدند. پس از این روند ، مقبره های بزرگان دین با ساخت حیاط های مناسب ساختمان اصلی را برای هر مکان ایجاد کردند. یکی از مظاهر علاقه و ارادت مردم به پیروی از فلسفه امامت ، ساخت بناهای آرامگاهی و معماری امامزاده است. برجسته ترین هنرمندان عصر خود با بهره گیری از امکانات موجود در ساختمان و تذهیب مراکز مذهبی و زیارتی ، از سلیقه و نبوغ خود استفاده کردند که منجر به وجود تعداد زیادی مکان زیارتی در ایران شد. مراکز حج اسلامی در ایران به دو دسته تقسیم می شوند ، گروه اول مراکز دارای ارزش حج جهانی و محلی مانند حرم امام رضا (علیه السلام) در مشهد ، حرم امام معصومه (سلام الله علیها) در قم و حرم امام همانطور که برای خمینی (سلام الله علیها) در تهران است. دسته دوم با ارزش ترین مراکز زیارتی محلی و منطقه ای که در مناطق مختلف کشور واقع شده اند که مهمترین آنها عبارتند از:
حرم حضرت احمد بن موسی بن جعفر (علیه السلام) معروف به شهشیرق در شیراز
مقبره حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) و حضرت حمزه بن موسی الکاظم (علیه السلام) در الرای
مقبره سید جلال الدین اشرف بن موسی الکاظم (سلام الله علیه) در اشرفیه گیلان.
مقبره دانیال پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در شوش.
بسیاری از مقبره های ایران در نتیجه پیشرفت نقش آنها در حج به مراکز شهری تبدیل شدند. غالباً در اطراف حرم ، مقبره ها مورد توجه برخی از فعالیتهای خدماتی و تجاری قرار گرفتند و با افزایش تعداد زائران ، مراکز مستقلی شدند. بنابراین موقعیت این امامزاده ها در بسیاری از موارد در مرکز شهرها است.
علاوه بر شیعه ، پیروان سایر مذاهب مانند سنی ها ، ارمنی ها ، یهودیان و زرتشتیان در ایران وجود دارند و همه آنها مراکز مذهبی خاص خود را دارند.
مهمترین مرکز مذهبی اهل سنت توربه شیخ جام (مقبره شیخ جام) است که در خراسان واقع شده و دیگری مسجد جامع سنندج است. ارامنه در تابستان به کلیسای تاتاووس در سیاه چسمه ، نزدیک ماکو سفر می کنند ، علاوه بر 13 کلیسای جلفا در اصفهان که مورد توجه ارامنه ایرانی است ، کلیساهای زیادی در آذربایجان وجود دارد که زیباترین آنها کلیسای سنت استفان است. یهودیان ایرانی از مقبره استر (Astromrokhai) در همدان بازدید می کنند. زرتشتیان که بیشتر آنها در یزد و تهران زندگی می کنند ، هر ساله برای برپایی جشن های خود به تخت جمشید ، نقیش رستم ، طاق بستان ، باستون و چک (در یزد) می روند. زرتشتیان علاقه زیادی به معبد باستانی آتش در آزرگشاب در تخت سلیمان ، برج کشمیر در خراسان و دریاچه ارومیه دارند ، معبدی که برای آنها مقدس است.
کل مکان ها
ایران دینی به عنوان یکی از مراکز زیارتی ، نقش موثری در فعالیت های گردشگری ، زیارتی و تفریحی و در نتیجه در توسعه گردشگری داخلی در سطوح مختلف دارد ، بنابراین باید امکانات لازم برای رونق و گسترش آن بیش از گذشته فراهم شود.
ایران به عنوان یک کشور اسلامی
نفوذ اسلامی بر ایران در اواسط قرن هفتم میلادی پس از فروپاشی امپراتوری ساسانیان. از آن زمان ، دوره جدیدی در تاریخ ایران آغاز شد که تغییرات اساسی در اوضاع اجتماعی ، سیاسی و مذهبی دولت و مردم ایجاد کرد. ایرانیان که از نابرابری اجتماعی دوران ساسانیان ناراضی بودند ، آرمانهای والای خود را در شعارهای اسلامی بازسازی کردند. به زودی آنها اسلام آوردند و سعی در اشاعه آن و سلب فرهنگ از آن داشتند. اگرچه آنها اسلام آوردند ، اما ایرانیان هرگز مخالفت خود را با خلفای بنی امیه و عباسی پنهان نکردند. آنها همچنین برای تضعیف و سرکوب ایرانیان ایستادند و از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله حمایت کردند تا حکومتی بر اساس امامت تأسیس کنند و عناصر غیر ایرانی را تقویت کنند. ادامه جنگهای فرسایشی بین سلاطین محلی قدرت آنها را تضعیف کرده و زمینه تسلط قبایل بیگانه در آسیای میانه مانند ترکهای سلجوقی ، مغولها و تیموریان را فراهم کرد. در دوره صفویه سومین امپراتوری بزرگ ایران تأسیس و مذهب تشیع به رسمیت شناخته شد که تا آن زمان پیروان خود محدودیت هایی را اعمال می کرد. ماهیت پویای مذهب تشیع و تعهدات سیاسی و اجتماعی آن استقلال و هویت ملی ایران را در برابر ضربات سنگین عثمانی پایدار حفظ کرد و ایران بار دیگر توانست در مقابل ادعای حمایت از مسلمانان به عنوان یک نیروی سیاسی و مذهبی قدرتمند مقاومت کند. . انحطاط صفویه دامنه واقعی اسلام را برای فعالیت به عنوان یک دین فعال محدود کرد. با آمدن افشاریا و زندبرای دستیابی به قدرت ، تغییر عمده ای در روند ایجاد نشده است. دوران قاجار با گسترش نفوذ قدرت های خارجی روسیه و انگلیس در ایران همراه است. این استعمارگران ماهیت پویا و نظامیگری اسلام را درک می کردند و برای ریشه کن کردن و تحریف آن از هیچ تلاشی فروگذار نمی کردند. نفوذ اسلام در قلب جامعه ایران چنان عمیق بوده است که در تاریخ معاصر ایران ، بسیاری از جنبش های اجتماعی مانند جنبش دخانیات ، انقلاب مشروطه و حتی ملی شدن صنعت نفت از نیروهای مذهبی مهمی در وحدت سیاسی و انسجام مردم برخوردار بوده اند.
سرانجام ، تلاش ها و تنش های مذهبی در جامعه ، در قالب سیلی عظیم به جنبش مردمی ، در تاریخ 6 ژوئن 1963 ، در قالب انقلاب اسلامی و به رهبری امام روح الله خمینی ، شدت گرفت. اسلام من در تاریخ 3 آوریل 1979 به پایان رسید. در طول تاریخ زندگی او ، مردم و سرزمین ایران شرایط مطلوبی را برای رشد و گسترش فرهنگ بومی فراهم کردند و به همان اندازه ، فرهنگ را بدون اصالت رد کرد. انتخاب مذهب شیعه به عنوان اسلام پیامبر و تبار ناب وی از همین ماهیت ناشی می شود. پس از پذیرش اسلام در ایران ، هنر و معماری اسلامی تحت تأثیر فرهنگ و هنر ساکنان این منطقه ، در دوره های مختلف شکل و شکل خاصی به خود گرفت و جایگاه خود را به عنوان الگویی مستقل یافت. فرهنگ ، ادبیات و علوم اسلامی و ایرانی در مسیر تسبیح و شکوفایی دست به دست هم دادند ، به طوری که ایران ، حتی در اوج مراکز خلافت ، همچنان یک مرکز مهم برای پرورش علم و هنر است. اسلام از چنین پیامی برخاسته است. نباید فراموش کنیم که ایرانیان با انتخاب مسیر تشیع ، نقش بسیار مهمی در اشاعه اسلام و غنای فرهنگی آن در جهان اسلام دارند.
نفوذ اسلام در ایران موانع اجتماعی و سیاسی توسعه فرهنگ در عصر ساسانیان در جامعه مسلط بود و آنها برداشته شدند و به دنبال ایجاد ثبات سیاسی در جوامع و محافل علمی ایران بودند. ایرانیان تلاش بسیاری کرده اند تا به پیشرفت زبان فارسی و توسعه زبان و ادبیات عربی کمک کنند ، این کلید درک مفاهیم قرآن است. مدارس علمیه و مراکز فرهنگی در ایران مشاهیر و افتخارات بزرگی را به جامعه علمی جهان اعطا کرده اند. حوزه های فرهنگی و علمی خراسان ، رای ، شیراز ، تبریز ، مراغه ، جندی شاپور و اصفهان به عنوان نمونه های فعال مراکز علمی در ایران و جهان اسلام فعالیت های زیادی را در طول زندگی خود نشان داده اند و شخصیت های بزرگ و دانشمندی مانند زکریای رازی ، ابوعلی سینا و فارابی نشا al غزالی ، ابوریحان البیرونی ، خوااوى نظیر الاسلامی ، جوامع علمی.